تابستان امسال کارگاه داستاننویسی نوجوان را برگزار خواهم کرد. دوره نوجوانی دورهای ملتهب، پر چالش و سازندهست. اغلب ما پایههای اصلی اعتقاداتمان، فلسفه زندگیمان و اخلاقیاتمان را در همین دوران میسازیم. در همین دوران فهم آدمها به چالشی در زندگیمان تبدیل میشود. اولین شکستها در ارتباطات انسانی اغلب در این دوران اتفاق میافتد و باز هم اغلب در مهمترین روابطمان، روابط والد-فرزندی. دوران نوجوانی دوران ورود به دنیای انسانیست و داستانها هم به چیزی جز دنیای انسانی نمیپردازند. در کارگاههای داستاننویسی قصدم ساختن داستاننویس از نوجوانان نیست. هدفم پیدا کردن استعدادهای ویژه در این حوزه یا پرورششان هم نیست. معتقدم داستاننویسی فعالیتیست که توان روانی زیادی میطلبد و آنهایی که وارد حوزه داستاننویسی میشوند پیش از هر چیز باید بتوانند تبعات فشار روانی کار در این حوزه را ببینند و بپذیرند. بنابراین ترغیب نوجوانان به داستاننویس شدن به صرف داشتن استعداد را چندان اخلاقی نمیدانم. اما تمرین داستاننویسی به نوجوانان کمک میکند در فضایی کوچک و آزمایشگاهی با دقت بیشتری به مطالعه دنیای انسانی بپردازند. فارغ از اینکه کسی استعداد داستاننوشتن دارد یا نه، شرکت در کارگاههای داستاننویسی را فرصتی برای نوجوانان میدانم تا مهارت انسانشناسیشان را تقویت کنند، توان فلسفیدنشان را قدرت ببخشند و تفکر نقادانه ( و نه خلاقانه)شان را رشد دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر