۱۴ آبان ۱۳۸۹

می‌رویم که یک پست کوتاه داشته باشیم.




دقیقا  به یاد نمی‌آورم ورود ترکیب "داشته باشیم" از کی در زبان شیرین فارسی شروع شد.  فقط به یاد می‌آورم ظرف مدت کوتاهی ترکیب بدترکیب "داشته باشیم" مثل قارچ در هر محفلی رشد کرد. از جلسات رسمی ادارات گرفته تا جلسه دفاع یک پروژه دکترا و گزارش فوتبال.  یک شهروند ایرانی از صبح که چشم باز می‌کند دائم می‌رود که یک چیزهایی داشته باشد. می‌رود که در چند دقیقه بعد یک نماهنگ صبحگاهی داشته باشد. می‌رود که نگاهی به خلاصه خبرها داشته باشد. می‌رود که یک سمینار بین‌المللی داشته باشد. عصر‌ها می‌رود که نگاهی به ترافیک سطح شهر داشته باشد و شب می‌رود که یک مسابقه فوتبال داشته باشد. بحث بر سر اینکه "می‌رویم که داشته باشیم" از کجا پیدایش شد و چرا مثل کنه به زبانمان چسبیده کم و بیش مدتی باب بود. تا جایی که به یاد می‌آورم تنها ایده‌ای که مطرح شد این بود که ترکیب بدترکیب "می‌رویم که داشته باشیم" طی روند ترجمه وارد زبان فارسی شده و  صدالبته باید جلوی این حمله‌های نامرئی اما گزنده ایستاد. اما چرا میان این همه ترکیب و اصطلاح بیگانه این یکی با قدرت تمام وارد زبان می‌شود و به راحتی جای هر فعل زبان بسته‌ای می‌نشیند.
زبان‌شناس‌ها معتقدند زبان رابطه تنگاتنگی با فرهنگ دارد. فرهنگ بر نحوه به کارگیری زبان تاثیر می‌گذارد و زبان بر فرهنگ عمومی. مثلا در فرهنگی که حرکت و جابه‌جایی زیاد رخ می‌دهد تعداد افعال بیشتر از اسامی‌ست. در فرهنگی که ایستاست و دست به ساخت و ساز می‌زند اسم‌ها زیاد‌ترند. حالا برگردیم به "می‌رویم که داشته باشیم" خودمان. روزانه چندبار می‌شنویم که می‌رویم که داشته باشیم؟ قرار است چه چیز داشته باشیم که هنوز نداریم؟ قرار بود چه چیز به دست بیاوریم و الان داشته باشیم که نداریم؟ یا شاید هم دارند به ما وعده می‌دهند که می‌رویم به زودی داشته باشیم؟ فقط داشته باشیم. ناگهانی، بی‌برنامه خاصی، بی زحمت خاصی. مثل نعمتی که ناگهان نازل می‌شود. پول، شهرت، آسایش..
لابه‌لای افعال روزانه‌ای که ما بکار می‌بریم صحبتی از به دست‌آوردن نیست. صحبتی از تلاش کردن نیست. کسی نمی‌خواهد تلاش کند که یک سمینار برگزار کند. می‌خواهد یک سمینار داشته باشد. حتی کسی حوصله "دیدن" یک مسابقه فوتبال را هم ندارد. ترجیح می‌دهد یک مسابقه فوتبال داشته باشد. ما به سرعت افعالی که پر از معنای زندگیند را با وعده داشتن و در نهایت طلب‌کار بودن جایگزین می‌کنیم. بعید می‌دانم "داشته‌باشیم" بی‌هوا سر از فرهنگمان درآورده باشد. شاید "می‌رویم که داشته‌باشیم" بغض پنهان ناخودآگاه جمعی ما ایرانی‌‌های امروز است. شاید هم صحه‌ای‌ست بر فرهنگ طلب‌کار مسلک‌مان. ما بی‌کاشت درو می‌خواهیم.







۱۸ نظر:

کولی گفت...

خیلی هوشمندانه بود. در درستی یا نادرستی این نظریه میشه بحث کرد ولی موشکافی خیلی هوشمندانه ای بود. ممنون

رضا افضلی گفت...

I go have
از انگلیشی وارد شده ؟ یا فرانسه /ما که وارد کننده ای خوبی هستیم .
به نظرم گوینده های ورزشی واردکننده های اصلیش هستند
من هم موافق این واژه ی ترکیبی نیستم

سپیده گفت...

با توجه به نظریه چامسکی فکر می کنم شباهت بین زبان ها این امکان رو به وجود آورده و همین طور از نظر زبان شناسان تعالی گرا، زبان مقوله اجتماعبه و بنابراین تاثیرات جامعه بر زبان رو باید لحاظ کزد. وارد شدن این ترکیب هم در زبان فارسی فکر می کنم به این دلیل باشه. تا موقعی که شروع به فکر کردن نکنیم زبان سیر اشتباه زایشی و همینطور فرسایشی رو خواهد داشت.
مدل نگاهت به موضوعات مختلف تحسین برانگیزه.

Unknown گفت...

خیلی خوب و بامزه بود تحلیلت. یعنی اصولا خط فکریت توش برام دوس داشتنی بود. این که چطوری ماجرا رو به روحیات ایرانی ربط میدی...

صهبا گفت...

چپ کوک جان
مثال جالبی از تناظر زبان و فرهنگ ارائه کردی. اما اگر تناظر زبان و فرهنگ یک اصل باشد مستقل از شرایط دیگر، در مورد این مثال خاص که ذکر کرده ای آیا فرهنگ زبان مبدا ( زبانی که ترکیب "می رویم داشته باشیم" از آن به فارسی ترجمه شده است) هم مثل فرهنگ ما طلب کارمسلک است؟
پایدار وسلامت باشی

chapkook گفت...

سوال خوبیه صهبا. جوابش رو نمی دونم. به نظرم اونچه که در زبان مبدا مهمه اینه که معادل می رویم که داشته باشیم چقدر جای بقیه افعال می شینه. اصلا این کار رو می کنه یا مثل بقیه افعال کارکرد محدود داره.

صهبا گفت...

چپ کوک عزیز
من هم دقیقاً همین طور فکر می کنم. یعنی فکر می کنم برای این که بببنیم فرهنگ مبدا و مقصد چقدر به هم نزدیکند لازمه که به دامنه ی استفاده از واژه ها توجه کنیم.
راستی در مورد تناظر زبان و فرهنگ طلب کار مسلک ما شاید این هم نمونه ی خوبی باشه: کاربرد فعل امر به مخاطب "ببخشید" به جای عبارت " معذرت میخوام" یا "متاسفم" (که به نوعی مسئولیت خطامون رو به گردن بگیریم) زمانی که خطایی از ما سر زده. در این مورد هم عموماً بدون تلاش برای جبران، "توقع" داریم همه چیز به حالت اول برگرده. از این لحاظ فکر میکنم فرهنگ آذری ها به ما نزدیکه چون اگر اشتباه نکنم در زبان ترکی هم در چنین موقعیتی فعل امر " باقشلا" رو به کار میبرند که احتمالاً هم معنی ببخشید خودمونه . البته نمیدونم ترجمه است یا شباهتشون تصادفیه! اگر املا این واژه ی ترکی رو اشتباه نوشتم متاسفم، این به خاطر اینه که فقط شنیدمش!
پایدار وسلامت باشی

Mojtaba Safari گفت...

در انگلیسی ترکیبهای زیر به کار میروند:

have a go
have a try
give it a go
give it a try

که بیشتر در زبان محاوره دیده میشوند. این ترکیبها معنای کلی دارند و میتوانند نشان دهنده هر عملی باشند. یک ترجمه خوب برای این اصطلاحات میتواند "یه دستی بهش بزن" در فارسی باشد.


چیز دیگری که به ذهنم میرسه و فکر کنم محتملتر باشه، ترکیب زیر هستش:

we are going to have

که ترجمه مستقیمش میشود همان "میرویم که داشته باشیم" هست. بعد از این عبارت دقیقا مثل فارسی میتوان یک اسم یا عمل بیاید، مثلا:

We are going to have a post

که ترجمه عنوان پست شما میشود. ریشه این ترکیب هم از زمان آینده نقشه کشیده شده می آید. یعنی آینده ای که با تصمیم قبلی رخ میدهد و به صورت زیر ساخته میشود:

to be (am, is, are) + going to+ verb

مثلا در فارسی میگوییم، "قرار است یک پست بنویسم" که به انگلیسی میشود همان:

I am going to write a post

امیدوارم این توضیحات مفید باشه
:)

درخت ابدی گفت...

جالب بود.
کلا گرته برداری یکی از راه های داشتن چیزهاییه که خودمون نداریم، مثل راه آهن یا "به گفت و گو نشستن" که چند سالیه باب شده و به شکل های دیگه ای هم به کار می ره که گاهی مضحکن.

روزگار بی تقویم گفت...

سلام
چند بار چراغتان را روشن کردم
لینک وبلاگتان را هم گذاشتم
اما خبری باز نیامد
با این حال...
به روزم
برایم چراغی بیاور

داستان تكراري گفت...

آخه تو اين زبان مادر مرده كه نميشه گفت "ميكنم" براي همين بايد دايم خيلي متظاهرانه بگي " داشته باشم" من كه معلم هستم هر حرفي ميزنم دانش آموزان عزيز و مودب ميزنن زير خنده

کولی گفت...

صهبا مطلب جالبی رو عنوان کردی که منو به فکر فرو برد. این ترجمه گرته برداری از :
going to have
هستش. ولی فکر نمیکنم دلیل به عاریت گرفتنش بر اساس اصل طلبکاری باشه.
زبان انگلیسی خیلی مودبانه است و برای درخواست چیزی از کسی کلی لطفا و خواهشا و... تو جمله استفاده میشه.
من زبان شناس نیستم ولی فکر میکنم دلیل وجود داشتن چنین ترکیبی (میریم که داشته باشیم) در زبان انگلیسی به خاطر روحیه محتاطانه و برنامه ریزی و پیش بینی انگلیسیهاست.
چون اصولا مردمی هستن که همه چیز رو از قبل برنامه ریزی میکنند و از غافلگیری سخت گریزانند. زیاد دوست ندارند که چیزی سورپریزشون کنه.
حتی در فرهنگ بریتیش به دکترها آموزش میدن که هر کاری میخواهی توی معاینه به سر مریض بیاری از قبل بهش بگو و توضیح بده که ممکنه چه حسی پیداکنه.
و من فکر میکنم که این عبارت going to have برمیگرده به همین روحیه. یعنی از قبل به شنونده ایده ای میده که باید منتظر چه چیزی باشه. چون همونطور که گفتم غافلگیری زیاد مورد علاقه نیست.

مروارید گفت...

به نام او
نمی دونم! باید فکر کنم روی نوشته تون. نمی دونم قبولش دام یا نه. البته این نکته که داره به زبان فارسی آسیب می زنه رو کاملاً قبول دارم. چون به قول خودتون جای خیلی از فعل ها رو می گیره.

ناشناس گفت...

من آدم خودخواهی نیستم ولی فکر کنم مهمتر از موضوع مورد اشاره شما، این است که من نمی توانم این پست را بخوانم.از این جهت گفتم خودخواه نیستم که دیگران هم به احتمال زیاد درگیر این مشکل هستند.
لطفا یا فونت را عوض کنید یا حداقل از حرف "ی" کمتر استفاده بفرمائید. مخصوصا وقتی که قرار است حرف بعدش، "م" یا "الف" باشد.
با تشکر

پ.ن.: به فایل صوتی هم راضی هستیم.

chapkook گفت...

ناشناس عزیز سلام
شما کاملا حق دارید اصلا بحث خودخواهی نیست. متاسفانه چند بار فونت وبلاگ رو عوض کردم اما در نهایت فونتی که شما می بینید تغییر نمی کنه. اطلاعات من هم از دنیای تکنولوژی در حد آدم و حواست. اگه کسی می تونه راهنمایی کنه چطور فونت بهتری پیدا کنم لطفا دریغ نکنه

فاشیست گفت...

سلام
من هم معتقدم زبان با فرهنگ رابطه ی تنگاتنگ داره.
مطلب قابل تاملی ست.

صهبا گفت...

کولی جان
ممنون ازراهنماییت، به خاطر این تاخیر در پاسخ متاسفم مدتی بود به اینجا سر نزده بودم.
چپ کوک جان
با در نظر گرفتن کامنت کولی و با توجه به این که دامنه ی کاربرد این عبارت در هر دو زبان کمابیش یکسانه برای من یکم عجیبه که یک ترکیب تا این حد در دوزبان مختلف بازتاب دهنده ی دو فرهنگ متفاوت باشد.
از وقتی این پست رو خوندم این موضوع که چرا این ترکیب اینقدردر زبان ما جا افتاده و استفاده میشه برام مهم شده، اما هر چقدر بیشتر به کاربردهای این عبارت( می رویم که داشته باشیم) توجه می کنم حس می کنم دلیل اصلی استفاده بی رویه از این عبارت خوش سلیقه نبودن در انتخاب واژه ها در موقعیت های مختلفه ، همین! انگار در زبان هم عبارت های وارداتی رو ترجیح می دهیم.
شخصاً سعی میکنم دیگه از این ترکیب استفاده نکنم، بازهم به خاطر نکته سنجی ات ممنون.
پایدار وسلامت باشی

caspian گفت...

brilliant idea and so true.