طی دو پست قبل درباره این موضوع نوشتم که چرا فکر می کنم رای دادن به کاندیدهای مستقل در این دوره مهم است. امروز و در این لحظه به دلایل زیر همچنان معتقدم تجمیع عمومی بر روی چهار یا پنج کاندید مستقل در کنار لیست حزبی بسیار مهم است.
دلیل اول: نظام دو حزبی اساسا کارآمد نیست و اگر فرصتی برای ایجاد یک جبهه/گروه سوم فراهم بیاید بهتر است از آن استفاده کرد. در نظام دو حزبی، هر حزی ضرورت حضورش را با وجود تهدید حزب مقابل توضیح میدهد. این رویکرد امکان اصلاح درونحزبی را تا حد زیادی از بین میبرد. به خصوص وقتی هر یک از دو حزب در سر تندروی خود قرار بگیرد، ترس از روی کار آمدن حزب دیگر میتواند حامیان را برای حداقل مطالبات پای صندوق رای بکشاند. در واقع در یک نظام دو حزبی دو طرف رقیب هم نیستند. تنها ورود یک جبهه سوم است که سبب میشود حزب حامیان را نه از راه سلبی که از راه ایجابی جذب کند.
دلیل دوم: انتخابات آزاد یعنی انتخاباتی که مستقلها در آن شانس موفقیت داشته باشند. انتخاب ثابت همیشگی بین دو گزینه که یکی از آنها در نقطه مقابل نگاه تو قرار دارد دیگر اسمش انتخاب نیست. الزام تن دادن به تنها گزینه ممکن است. اگر قرار باشد انتخابات شورای شهر فقط به یارکشی دو لیست دو حزب محدود شود و هر دو طرف فقط به لیستهای بیست و یکنفرهشان رای بدهند، آزادی را نه نظام که شهروندان محدود کرده¬اند. من بی آنکه منکر اهمیت وزن دو حزب موجود در انتخابات شورای شهر تهران شوم، فکر می¬کنم برای حفظ آزادیی که این بار به دست آمده باید چند صندلی شورا به کاندیدهای مستقل تهران برسد.
دلیل سوم: حق تهرانیهاست که انتخابهای خردجمعیشان فرصت تجربه پیدا کند. مراجعه به انتخابهای شبکههای اجتماعی پیش از بیرون آمدن لیست دو حزب نشان میداد خرد جمعی متمایل به افراد غیرحزبی، غیردولتی و متخصص در حوزه آسیب-های فعلی شهر تهران است. خرد جمعی تهرانیها بهتر است مجال حضور پیدا کند. ضمانتی نیست که کاندیدهای مستقل بهتر از دیگران باشند اما این انتخاب از "هیچ" نیامده. پشت سرش دلایلی دارد و رشد، معنایی جز این ندارد که انتخابهایت را زندگی کنی. علاوه بر این کارنامه نه چندان قابل قبول دو حزب در مدیریت شهر تهران باز کردن میدان را برای انتخابهایی غیر از انتخابهای حزبی را توجیه میکند.
دلیل چهارم: باید جایی از مصلحتاندیشی و پنهانکاری عبور کنیم و انتخابات شوراها کم هزینهترین جای ممکن است. مصلحتاندیشی روندی پدرسالارانهست. اساسش بر پنهانکاریست و پیشفرضش برتری بلامنازع یک گروه. پنهان¬کاری عامل فساد است و پیش فرض برتری، عامل نقدناپذیری. لیستی که بدون دخالت خرد جمعی بسته می¬شود و حداقل اطلاعات را از افراد لیست به دست مردم میدهد مستعد فساد و عدم اصلاح است. مصلحتاندیشی معضل فرهنگی ماست جایی باید به عنوان یک ملت عزممان را جزم کنیم و جلوی این نگاه از بالا به پایین که در همه ارکان زندگی¬مان نفوذ کرده بایستیم.
دلیل پنجم: افراد مستقل معتمد خرد جمعی تهرانیها در کاندیداهای تهران وجود دارند. راستش برای خود من تشخیص کاندید مستقل از غیرمستقل کار سادهای نبود. سوالهای زیادی بود که نمی¬توانستم به آنها پاسخ دهم. اصلاحطلبان با طرح میثاقنامه عملا تا حدی کار را راحت کردند. کاندیدی که در فضای مجازی با اقبال مواجه است و میداند در صورت حضور در لیست اصلاحطلبان شانس پیروزی پیدا میکند و با این حال میثاقنامه را امضا نمیکند یعنی به دلایلی اختلاف نظری معنادار با حزب دارد. اگر چه تعداد کاندیدهای از این دست زیاد نیست اما همان دو سه نفر کافیست تا موتور ورود مستقلها به کارزار انتخابات شورای شهر که اساسا نباید هم سیاسی باشد روشن شود.
جمعبندی: من معتقدم به چهار دلیل باید به کاندیدهای مستقل هم رای بدهم. اول ناکارآمدی نظام دوحزبی، دوم صیانت از آزادی، سوم اجازه به منصه ظهور رسیدن انتخابهای خرد جمعی، چهارم تمرین عبور از پنهانکاری و مصلحتاندیشی و پنجم وجود کاندیدهای مستقل. در اعتقادم به رای به کاندیدهای مستقل به هیچ عنوان بر آن نیستم که وزن احزاب را در شورای شهر نادیده بگیرم. به هر حال هر یک از ما بخشی از انتخابمان را به حزبی که بیشتر به آن متمایلیم واگذار میکنیم. اما رای دادن به تمام یک لیست ما مطالبهکنندگان را در جایگاه ضعف قرار میدهد، انتخابهایمان را محدود میکند و در شرایطی که احزاب رو به تندروی بگذارند برای ما تنها یک گزینه روی میز میگذارند. گریز از این انتخاب تک گزینهای کار سادهای نیست، بها دارد. کمترین بهایش شکستن رای حزب و بدتر از آن راه نیافتن کاندید مستقل مورد نظر حامیان به شوراست. با این حال فکر می¬کنم باید از جایی شروع کرد. رای آوردن معنی¬دار مستقلها حتی اگر به شورا راه پیدا نکنند اولا در دور بعد مشوقی می¬شود برای آنهایی که کاربلدند اما فکر میکنند به بازی راهشان نمیدهند، دوم اینکه احزاب متوجه اهمیت خواستههای مردم می¬شوند. وجود یک رقیب سبب میشود اصلاحات درونحزبی در جهت منافع حامیان با سرعت بیشتری انجام بگیرد و احزاب خود را بیشتر در مقابل حامیانشان پاسخگو بدانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر