ظرف چهار سال گذشته چهارده دوره نوشتن درمانی برگزار کردهام. جلسات سه ساعته کلاسهای نوشتندرمانی برای من یکی از بهترین و در عین حال پرچالشترین دقایق چهار سال اخیر زندگیام بوده. ایده دورههای نوشتن درمانی از تجربه شخصی خودم در نوشتن و از سالهای کار با دخترهای نوجوان بیرون آمد. ایده این بود که نوشتن میتواند به نویسندهاش کمک کند از بند خودسانسوریهایش رها شود و با واقعیتهای زندگی خودش، هویت خودش و رفتار و انتخابهای خودش مواجه شود. اعتقاد دارم (و در این باره قطعا مفصل خواهم نوشت) که یکی از جدیترین مشکلات ما به عنوان یک ملت اینست که بالغ نیستیم. آدمی که بالغ نیست شناختش از خودش و دنیای اطرافش کم است. آدمی که بالغ نیست به خودش دروغ میگوید و برای کارهایش توجیه پیدا میکند. آدمی که بالغ نیست برای خودش دشمن میسازد تا مسئولیت شکستهایش را به گردنش بیندازد. آدمی که بالغ نیست از چالشهای زندگیاش فرار میکند، آنها را فراموش میکند، دست به انکار میزند یا مواجهه را به تاخیر میاندازد. به نظرم آدمهای نابالغ توان لذت بردن از زندگی را ندارند. آنها گرفتار ترسها و بیتصمیمیهایشان هستند. آنها توان پاسخگویی مناسب به کسانی که بهشان آسیب میرسانند را ندارند و از این رو خشم مثل خوره درونشان را میخورد. آنها آگاهانه دورنمایی برای زندگیشان نساختهاند و از این رو نمیتوانند از جنگیدن در راه یک خواسته لذت ببرند. کلاسها که راه افتاد نمیدانستم مخاطبم را کجا باید جستجو کنم اما به چهارمین دوره نرسیده، ایده مخاطبان خودش را پیدا کرد. آنهایی سراغ کلاس میآمدند که در گام اول جراتش را داشتند با این مسئله مواجه شوند که چیزی در زندگیشان درست کار نمیکند. جسارت مواجه شدن با خودشان را داشتند و حاضر بودند رو در روی ضعفهایشان بایستند. راستش فکر میکنم هیچ چیز به اندازه این کلاس نمیتوانست مرا به نسل بعد امیدوار و دلبستهشان کند. چهار سال است آدمهایی را میبینم که در وانفسای زندگی در فضایی رقابتی، بیمار و آشوبزده و پرمشکل به پیروی از دستورالعملهای معمول زندگی فکر نمیکنند و حاضرند زمان بگذارند، مسیر حرکتشان را یک بار دیگر مرور کنند و بنای زندگی را روی پایههای محکمتری بگذارند.
این تابستان پانزدهمین دوره نوشتن درمانی را برگزار میکنم. کلاس نوشتن درمانی یک سفر شخصیست به دنیای مسکوت ماندههای ذهن و زندگیتان. نوعی سفر آلیس در سرزمین عجایبیست. تلاشیست برای آنکه بفهمید هویت شما را چه چیزهایی ساخته، برای آنکه بفهمید از چه چیزهایی میترسید، از چه چیزهایی خشمگینید، برای آنکه بفهمید زیر سایه چه کسانی ایستادهاید. برای آنکه کشف کنید آیا واقعا خواسته مشخصی برای آینده دارید یا نه و آیا واقعا در راستای خواستهتان حرکت میکنید یا نه و اگر جواب هر کدام از سوالاتتان منفیست، چرا. من هر دوره یک جلسه معرفی برگزار میکنم. مسیری که میروم و کارهایی که میکنم برای خودش پایگاهی در فلسفه نوشتن و در روانشناسی شناختی دارد. در جلسه معرفی هم از آن زمینه علمی میگویم و هم از اینکه دوره چطور و با چه ساز و کاری برگزار میشود و احتمالا میتواند برای شما چه دستاوردی داشته باشد. اگر به هر دلیلی جوابتان به این سوالها که من که هستم و چه کار دارم میکنم چندان واضح نیست و برایتان مهم است شانس یکبار زیستنتان را با اجرای رویاها و خواستههای دیگران نسوزانید دوره نوشتندرمانی به درد شما خواهد خورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر